فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cosmogony

kɒzˈmɒɡəni kɒzˈmɒɡəni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خلقت و پیدایش عالم وجود، کیهان‌شناسی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cosmogony

  1. noun The branch of astrophysics that studies the origin and evolution and structure of the universe
    Synonyms: cosmology, cosmogeny

ارجاع به لغت cosmogony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosmogony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosmogony

لغات نزدیک cosmogony

پیشنهاد بهبود معانی