در انگلیسی بریتانیایی از cost a bomb/the earth/a packet استفاده میشود.
خیلی گران بودن، خیلی آب خوردن، هزینهی زیادی برداشتن، به قیمت خون آدم بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That dress cost me an arm and a leg but it was worth it.
آن لباس برایم خیلی آب خورد اما ارزشش را داشت.
You must visit that restaurant; the food is really good, and it doesn't cost you an arm and a leg.
باید آن رستوران را ببینی؛ غذایش واقعاً خوب است و برایت گران تمام نمیشود.
I went to the auction but didn't pick up anything. Everything cost an arm and a leg.
من به مزایده رفتم؛ ولی چیزی برنداشتم. همهچیز زیادی گران بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cost an arm and a leg» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/costs-an-arm-and-a-leg