فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dermatologist

ˌdərməˈtɑːlədʒəst ˌdɜːməˈtɒlədʒɪst

شکل جمع:

dermatologists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی متخصص بیماری‌های پوستی، متخصص پوست

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

My dermatologist specializes in treating acne.

متخصص پوست من در درمان آکنه تخصص دارد.

I have an appointment with the dermatologist next week.

من هفته‌ی آینده وقت متخصص بیماری‌های پوستی دارم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dermatologist

  1. noun a doctor who specializes in the physiology and pathology of the skin
    Synonyms:
    skin doctor

ارجاع به لغت dermatologist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dermatologist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dermatologist

لغات نزدیک dermatologist

پیشنهاد بهبود معانی