فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Desalt

American: ˌdiːˈsɔːlt British: ˌdiːˈsɔːlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
نمک گرفتن از، نمک‌گیری کردن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد desalt

  1. verb remove salt from
    Synonyms:
    desalinate desalinize desalinise

ارجاع به لغت desalt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desalt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desalt

لغات نزدیک desalt

پیشنهاد بهبود معانی