فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Diamagnetic

ˌdaɪəmægˈnetɪk ˌdaɪəmæɡˈnetɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    وابسته به پاد مغناطیس، پادمغناطیسی
  • adjective noun
    ماده‌ی پادمغناطیس (مانند بیسموت) (diamagnet هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت diamagnetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diamagnetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diamagnetic

لغات نزدیک diamagnetic

پیشنهاد بهبود معانی