فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

DIY

ˌdiː aɪ ˈwaɪ ˌdiː aɪ ˈwaɪ ˌdiː aɪ ˈwaɪ

توضیحات:

DIY مخفف لغت Do-It-Yourself است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

انگلیسی بریتانیایی کار فنی (کارهایی که خود فرد، بدون داشتن تخصصی خاص و یا تجربه‌ای بسیار، می‌تواند انجام‌شان بدهد.)

DIY is a fun and rewarding hobby.

کار فنی یک سرگرمی مفرح و مفید است.

My favorite DIY project is building furniture.

کار فنی موردعلاقه‌ی من ساخت مبلمان است.

adjective

بگیر و بساز، بخر و بساز، خودت بساز (برای لوازمی مانند قفسه، میز و... به‌ کار می‌رود.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The store offers a variety of DIY kits for beginners.

این فروشگاه انواع کیت‌های بگیر و بساز را برای مبتدیان ارائه می‌دهد.

The DIY movement has inspired many people to create their own furniture.

جنبش خودت بساز، به بسیاری از افراد برای ساختن مبلمان‌شان الهام بخشیده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت DIY

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «DIY» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diy

لغات نزدیک DIY

پیشنهاد بهبود معانی