یک درس/موضوع را خواندن/گذراندن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'm doing a subject in computer science.
من دارم یک درس در علوم کامپیوتر میخوانم/میگذرانم.
She decided to do a subject in art history.
او تصمیم گرفت درسی در تاریخ هنر بخواند/بگذراند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «do a subject» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-a-subject