به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Drummer

ˈdrʌmər ˈdrʌmə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    drummers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    موسیقی نوازنده‌ی درام، درامر
    • - The drummer impressed the audience with his solo.
    • - نوازنده‌ی درام با تک‌نوازی خود تماشاگران را تحت‌تأثیر قرار داد.
    • - The drummer's precision and skill were evident in every performance.
    • - دقت و مهارت درامر در هر اجرا مشهود بود.
  • noun countable
    فروشنده‌ی دوره‌گرد
    • - The drummer had a successful day of sales and made a lot of money.
    • - این فروشنده‌ی دوره‌گرد فروش موفقی داشت و پول زیادی به دست آورد.
    • - The drummer traveled from city to city, selling his products.
    • - این فروشنده‌ی دوره‌گرد از شهری به شهر دیگر سفر می‌کرد و محصولاتش را می‌فروخت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت drummer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drummer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drummer

لغات نزدیک drummer

پیشنهاد بهبود معانی