آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Electrolytic

əˌlektrəˈlɪtɪk ɪˈlektrəlaɪt

معنی electrolytic

noun adjective

الکترولیتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد electrolytic

  1. noun a fixed capacitor consisting of two electrodes separated by an electrolyte
    Synonyms:
    electrolytic-capacitor electrolytic condenser

ارجاع به لغت electrolytic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrolytic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electrolytic

لغات نزدیک electrolytic

پیشنهاد بهبود معانی