آخرین به‌روزرسانی:

Embolism

ˈembəlɪzm ˈembəlɪzm

معنی

noun

پزشکی انسداد جریان خون، بستگی راه رگ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد embolism

  1. noun an insertion into a calendar
    Synonyms:
    intercalation

ارجاع به لغت embolism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embolism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embolism

لغات نزدیک embolism

پیشنهاد بهبود معانی