امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Encephalogram

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مغزنگاره، عکس‌برداری از مغز با اشعه مجهول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد encephalogram

  1. noun A graphical record of electrical activity of the brain; produced by an electroencephalograph
    Synonyms: electroencephalogram, eeg
  2. noun An X ray of the brain made by replacing spinal fluid with a gas (usually oxygen) to improve contrast
    Synonyms: pneumoencephalogram

ارجاع به لغت encephalogram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «encephalogram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/encephalogram

لغات نزدیک encephalogram

پیشنهاد بهبود معانی