امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Epidural

ˌepəˈdʊrl ˌepɪˈdjʊərəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
فضای خارجی سخت شامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun uncountable
فضای اپیدورال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد epidural

  1. noun Regional anesthesia resulting from injection of an anesthetic into the epidural space of the spinal cord; sensation is lost in the abdominal and genital and pelvic areas; used in childbirth and gynecological surgery
    Synonyms: epidural anesthesia, epidural anaesthesia
  2. adjective On or outside the dura mater
    Synonyms: extradural

ارجاع به لغت epidural

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epidural» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epidural

لغات نزدیک epidural

پیشنهاد بهبود معانی