Epizoon

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
(جانورشناسی - انگل یا هم‌سفره‌ای که روی بدن حیوان دیگر زیست می‌کند ) روزیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد epizoon

  1. noun Any external parasitic organism (as fleas)
    Synonyms: ectoparasite, ectozoan, ectozoon, epizoan

ارجاع به لغت epizoon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epizoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epizoon

لغات نزدیک epizoon

پیشنهاد بهبود معانی