با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ergonomic

ˌərɡəˈnɑːmɪk ˌɜːɡəˈnɒmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ارگونومیک (علم تلفیق کار و شرایط کار با ویژگی‌ها و نیازهای انسانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- ergonomic keyboard design
- طراحی صفحه‌کلید آرگونومیک (صفحه‌کلیدی که با توجه به نیازها و شرایط مربوط طراحی شده است)
- I use an ergonomic chair
- من صندلی آرگونومیک استفاده می‌کنم. (صندلی‌ای که با توجه به نیازها و شرایط مربوط طراحی شده است)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ergonomic

  1. adjective relating to the design of furniture or equipment which makes it comfortable and effective for people who use it
    Synonyms: comfort design, functional design, human factors, user-friendly systems, workplace efficiency

ارجاع به لغت ergonomic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ergonomic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ergonomic

لغات نزدیک ergonomic

پیشنهاد بهبود معانی