امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Feminism

    ˈfeməˌnɪzəm ˈfemɪnɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    جامعه‌شناسی سیاست فمینیسم (جنبشی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که به‌دنبال دستیابی به برابری بین جنسیت‌ها و حمایت از حقوق و منافع زنان است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Feminism encourages women to express their needs and desires.
    - فمینیسم زنان را تشویق می‌کند که نیازها و خواسته‌های خود را ابراز کنند.
    - The impact of feminism can be seen in various aspects of modern society, from politics to culture.
    - تأثیر فمینیسم را می‌توان در جنبه‌های مختلف جامعه‌ی مدرن، از سیاست تا فرهنگ، مشاهده کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد feminism

    1. noun a social, political, and cultural movement that seeks to achieve equality between the genders and advocate for women's rights and interests
      Synonyms:
      women's movement feminist movement women's liberation women's lib sisterhood womanism

    ارجاع به لغت feminism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «feminism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/feminism

    لغات نزدیک feminism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه