با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Florist

ˈflɔːrɪst ˈflɒrɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    florists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    گل‌آرا، گل‌فروش، گل‌کار
    • - The florist arranged a beautiful bouquet of roses for the wedding.
    • - گل‌آرا یک دسته گل رز زیبا برای عروسی آراست.
    • - My friend is a talented florist.
    • - دوستم یک گل‌آرای مستعد است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد florist

  1. noun A shop where flowers and ornamental plants are sold
    Synonyms: floriculturist, flower dealer, florist shop, professional gardener, nurseryman, fruit-grower, orchardman, flower store, vigneron, vinegrower, viniculturist

ارجاع به لغت florist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «florist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/florist

لغات نزدیک florist

پیشنهاد بهبود معانی