فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Frog Kick

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    ورزش حرکت پاها (در شنای قورباغه)
    • - The swimmer's frog kick was so strong.
    • - حرکت پاهای این شناگر بسیار قوی بود.
    • - The swimmer's frog kick was so fast.
    • - حرکت‌ پاهای شناگر خیلی سریع بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت frog kick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frog kick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frog-kick

لغات نزدیک frog kick

پیشنهاد بهبود معانی