جا/مکان پیدا کردن (برای زندگی یا اقامت)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They finally got a place of their own.
آنها بالاخره یک مکان برای خودشان پیدا کردند.
It's hard to get a place to live in the city center.
پیدا کردن جایی برای زندگی در مرکز شهر سخت است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get a place» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-a-place