صرفهجویی کردن، کمپین صرفهجویی راه انداختن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company is going on an economy drive to reduce costs.
این شرکت برای کاهش هزینهها، در حال صرفهجویی است.
We need to go on an economy drive to save money for our vacation.
ما باید برای پسانداز کردن پول برای تعطیلاتمان، صرفهجویی کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go on an economy drive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-on-an-economy-drive