با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hm

həm həm
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در معنای نخست به این شکل نیز نوشته می‌شود: hmm و h'm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • interjection
    هم (به نشانه‌ی تفکر درباره‌ی گفته‌ی کسی دیگر یا تردید یا نیاز به زمان بیشتر برای تصمیم‌گیری)
    • - Hm, I'm not sure what to do.
    • - هم، نمی‌دونم چیکار کنم.
    • - Hm, I'm not sure what to say.
    • - هم، مطمئن نیستم چی بگم.
  • abbreviation
    هکتومتر (hectometer)
    • - I hiked 5 hm this morning.
    • - امروز ده هکتومتر پیاده‌روی کردم.
    • - He drove 5 hm in the last hour.
    • - او در یک ساعت اخیر پنج هکتومتر رانندگی کرد.
  • abbreviation
    علیاحضرت یا اعلیحضرت (Her Majesty; Her Majesty's; His Majesty; His Majesty's)
    • - HM granted the petition to fund the new library.
    • - اعلیحضرت تقاضای تأمین بودجه‌ی کتابخانه‌ی جدید را پذیرفتند.
    • - HM announced the opening of a new museum.
    • - علیاحضرت از افتتاح موزه‌ی جدید خبر دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hm

  1. noun A metric unit of length equal to 100 meters
    Synonyms: hectometer, hectometre

ارجاع به لغت hm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hm

لغات نزدیک hm

پیشنهاد بهبود معانی