امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heavy Burden

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
بار سنگین link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Caring for a sick relative can be a heavy burden.
- مراقبت از یکی از بستگان بیمار می تواند بار سنگینی باشد.
- He carried the heavy burden of responsibility.
- او بار سنگین مسئولیت را به دوش می کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت heavy burden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heavy burden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heavy-burden

لغات نزدیک heavy burden

پیشنهاد بهبود معانی