آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Hemoglobin

ˈhiːməˌɡloʊbɪn ˌhiːməˈɡləʊbɪn

شکل جمع:

hemoglobins

معنی hemoglobin

noun

(بیوشیمی) ماده رنگی آهن‌دار گویچه‌های قرمز خون جانوران مهره‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hemoglobin

  1. noun a hemoprotein composed of globin and heme that gives red blood cells their characteristic color; function primarily to transport oxygen from the lungs to the body tissues
    Synonyms:
    hb haemoglobin globin collagen lysozyme histone mucin peptone protamine proteose fibroin glutenin lactalbumin nucleohistone prolamine edestin ichthulin zein

سوال‌های رایج hemoglobin

شکل جمع hemoglobin چی میشه؟

شکل جمع hemoglobin در زبان انگلیسی hemoglobins است.

ارجاع به لغت hemoglobin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hemoglobin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hemoglobin

لغات نزدیک hemoglobin

پیشنهاد بهبود معانی