فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Hot-press

American: hɑːtˈpres British: hɒtpres
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - transitive
    (به‌منظور اتوکاری یا صاف و صیقلی کردن) داغ فشار کردن، مهره کشیدن، جلا دادن
  • noun verb - transitive
    دستگاه داغ‌فشاری، داغ‌فشارگر، منگنه‌ی حرارتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت hot-press

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hot-press» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hot-press

لغات نزدیک hot-press

پیشنهاد بهبود معانی