فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hot-press

American: hɑːtˈpres British: hɒtpres

معنی‌ها

noun verb - transitive

(به‌منظور اتوکاری یا صاف و صیقلی کردن) داغ فشار کردن، مهره کشیدن، جلا دادن

noun verb - transitive

دستگاه داغ‌فشاری، داغ‌فشارگر، منگنه‌ی حرارتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hot-press

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hot-press» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hot-press

لغات نزدیک hot-press

پیشنهاد بهبود معانی