Humus

ˈhuːməs / / ˈhʊ- ˈhuːməs / / ˈhʊ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خاک گیاه‌دار، خاک درخت، گیاخاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humus

  1. noun A thick spread made from mashed chickpeas, tahini, lemon juice and garlic; used especially as a dip for pita; originated in the Middle East
    Synonyms: hummus, hommos, hoummos, humous

ارجاع به لغت humus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humus

لغات نزدیک humus

پیشنهاد بهبود معانی