با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hyacinth

ˈhaɪəsənθ ˈhaɪəsənθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    گیاه‌شناسی سنبل
    • - The hyacinth is an important symbol of Nowruz.
    • - سنبل یکی از نمادهای مهم نوروز است.
    • - She grew a beautiful hyacinth in her garden.
    • - سنبل زیبایی را در باغش پرورش داد.
    • - The hyacinth was the most fragrant flower in the garden.
    • - سنبل خوش‌بوترین گل باغ بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hyacinth

  1. noun A red transparent variety of zircon used as a gemstone
    Synonyms: jacinth

ارجاع به لغت hyacinth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hyacinth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hyacinth

لغات نزدیک hyacinth

پیشنهاد بهبود معانی