فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Inuit

    ˈɪnuɪt ˈɪnjuɪt / / ˈɪnuɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      inuit

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    اینوئیت، اسکیمو (مردمی که در شمال کانادا و آلاسکا زیست می‌کنند و واژه‌ی اینویت را به واژه‌ی اسکیمو ترجیح می‌دهند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The Inuit have lived in the Arctic for thousands of years.
    - اینوئیت‌ها هزاران سال در مناطق قطبی زندگی کرده‌اند.
    - Traditional Inuit clothing is made from animal skins to keep warm.
    - لباس سنتی اینوئیت‌ها از پوست حیوانات ساخته می‌شود تا آن‌ها را گرم نگه دارد.
    noun uncountable
    اینوکتیتوت، زبان اینوئیت (شاخه‌ای از زبان اسکیمو - آلوت)
    - The Inuit language has many words to describe snow and ice.
    - زبان اینوئیت کلمات زیادی برای توصیف برف و یخ دارد.
    - Learning the Inuit language helps researchers understand Arctic culture better.
    - یادگیری زبان اینوکتیتوت به پژوهشگران کمک می‌کند تا فرهنگ قطب شمال را بهتر درک کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت inuit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inuit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inuit

    لغات نزدیک inuit

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه