آخرین به‌روزرسانی:

Isogonic

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective

(وابسته به یا دارای گوشه‌های برابر) جورگوشه

noun adjective

(نشان دهندهی نقاطی در روی نقشه که دارای تمایل مغناطیسی همساناند) جور مغناطیس نما، هم میل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

isogonic curves

منحنی‌های هم‌میل

noun adjective

وابسته به جور مغناطیس نمایی (isogonal هم می‌گویند)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت isogonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «isogonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/isogonic

لغات نزدیک isogonic

پیشنهاد بهبود معانی