با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Isogonic

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
(وابسته به یا دارای گوشه‌های برابر) جورگوشه
noun adjective
(نشان دهندهی نقاطی در روی نقشه که دارای تمایل مغناطیسی همساناند) جور مغناطیس نما، هم میل
- isogonic curves
- منحنی‌های هم‌میل
noun adjective
وابسته به جور مغناطیس نمایی (isogonal هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت isogonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «isogonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/isogonic

لغات نزدیک isogonic

پیشنهاد بهبود معانی