فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Jenny

ˈdʒeni ˈdʒeni ˈdʒeni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
جراثقال لوکوموتیو، جراثقال دوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a jenny wren
- الیکاسی ماده
- jenny dung
- پشگل ماچه الاغ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jenny

  1. noun a feminine name
    Synonyms:
    jenny-ass jennet throstle
  1. noun United States architect who designed the first skyscraper in which a metal skeleton was used (1832-1907)
    Synonyms:
    William Le Baron Jenny

ارجاع به لغت jenny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jenny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jenny

لغات نزدیک jenny

پیشنهاد بهبود معانی