تلاش مشترک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The project's success was due to a joint effort from all team members.
موفقیت پروژه به دلیل تلاش مشترک همه اعضای تیم بود.
Building the house was a joint effort between the family and the construction crew.
ساخت خانه یک تلاش مشترک بین خانواده و تیم ساخت و ساز بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «joint effort» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/joint-effort