امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lead Off

ˈliːd.ɑːf ˈliːd.ɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(در فعالیت‌های گروهی) آغازکننده بودن، آغاز کردن، شروع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lead off

  1. phrasal verb Be the first batter of an inning (especially in music)

ارجاع به لغت lead off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lead off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lead off

لغات نزدیک lead off

پیشنهاد بهبود معانی