با سرعتی دیوانهوار، خیلی سریع، به سرعت برق و باد
He drove like mad to make it to the meeting.
او به سرعت برق و باد رانندگی میکرد تا به جلسه برسد.
They were running like mad to catch the bus.
آنها با سرعتی دیوانهوار میدویدند تا به اتوبوس برسند.
با اشتیاقی دیوانهوار، با شوق بسیار، با علاقهی فراوان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The kids were playing like mad in the backyard.
بچهها با شوروشوق زیاد در حیاط بازی میکردند.
He talked like mad about his new car.
او با اشتیاقی دیوانهوار دربارهی ماشین جدیدش صحبت میکرد.
دیوانهوار، بهشدت، شدیداً، خیلی زیاد
He worked like mad to finish the project on time.
او دیوانهوار کار کرد تا پروژه را بهموقع تمام کند.
Iliya eats like mad when he's stressed.
وقتی ایلیا تحت فشار است، خیلی زیاد غذا میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «like mad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/like-mad