آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Major Difficulty

معنی major difficulty | جمله با major difficulty

collocation

مشکل عمده / مشکل اساسی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A major difficulty is the lack of funding.

یک مشکل عمده، کمبود بودجه است.

They encountered a major difficulty during the project.

آنها در طول پروژه با یک مشکل اساسی روبرو شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت major difficulty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «major difficulty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/major-difficulty

لغات نزدیک major difficulty

پیشنهاد بهبود معانی