فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Major Difficulty

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

مشکل عمده / مشکل اساسی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

A major difficulty is the lack of funding.

یک مشکل عمده، کمبود بودجه است.

They encountered a major difficulty during the project.

آنها در طول پروژه با یک مشکل اساسی روبرو شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت major difficulty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «major difficulty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/major-difficulty

لغات نزدیک major difficulty

پیشنهاد بهبود معانی