Make A Living

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation idiom phrase
امرار معاش کردن، گذران زندگی کردن، کسب درآمد کردن، زندگی را چرخاندن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Many people in rural areas make a living through farming.
- بسیاری از مردم در مناطق روستایی ازطریق کشاورزی امرار معاش می‌کنند.
- Freelancing can be a great way to make a living if you have the skills.
- اگر مهارت‌های لازم را داشته باشید، فریلنسینگ می‌تواند روش خوبی برای کسب درآمد باشد.
- She's trying to make a living by teaching English online.
- او در تلاش است تا با تدریس آنلاین زبان انگلیسی زندگی‌اش را بچرخاند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد make a living

  1. idiom to earn enough income to support oneself and meet basic needs, such as food, shelter, and other essentials

ارجاع به لغت make a living

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make a living» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-a-living

لغات نزدیک make a living

پیشنهاد بهبود معانی