فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mess About

معنی‌ها

phrasal verb

وررفتن با چیزی، درگیر شدن (با)، انگولک کردن

phrasal verb

رابطه‌ی نامشروع داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
phrasal verb

ور رفتن، انگولک کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mess about

  1. phrasal verb misbehave
  1. phrasal verb be in a casual non-committal relationship
  1. phrasal verb play with; to toy with; to waste the time of (a person)

ارجاع به لغت mess about

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mess about» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mess-about

لغات نزدیک mess about

پیشنهاد بهبود معانی