فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nasal

ˈneɪzl ˈneɪzl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

وابسته به بینی، وابسته به منخرین، خیشومی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

nasal cavities

حفره‌های بینی

a nasal sound

صدای خیشومی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nasal

  1. adjective sounding as if the nose were pinched
    Synonyms:
    pinched adenoidal rhinal
  1. noun a consonant produced through the nose with the mouth closed
    Synonyms:
    nasal-consonant
  1. noun an elongated rectangular bone that forms the bridge of the nose
    Synonyms:
    nasal-bone os nasale

ارجاع به لغت nasal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nasal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nasal

لغات نزدیک nasal

پیشنهاد بهبود معانی