Nonfeasance

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قصور در انجام امری، اهمال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonfeasance

  1. noun Nonperformance of what ought to be done
    Synonyms: default, delinquency, dereliction, failure, neglect, omission

ارجاع به لغت nonfeasance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonfeasance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonfeasance

لغات نزدیک nonfeasance

پیشنهاد بهبود معانی