با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Noob

    nuːb nuːb
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    Noob مخفف عامیانه‌ی لغت Newbie است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation noun countable informal
    آدم تازه‌کار، آدم نابلد، شخص مبتدی، شخص تازه‌وارد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - She's a total noob when it comes to coding.
    - پای کدنویسی که به میون میاد، اون واقعاً تازه‌کار و نابلده.
    - I was such a noob when I first started playing this instrument.
    - زمانی که نواختن این ساز رو شروع کردم، خیلی مبتدی بودم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت noob

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «noob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noob

    لغات نزدیک noob

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی