شکل جمع:
newbiesمخفف این لغت در حالت عامیانه Noob است.
آدم تازهکار، آدم مبتدی، شخص تازهوارد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The newbie was excited to start his first day as a software developer.
این شخص تازهکار برای شروع نخستین روز کاریاش بهعنوان توسعهدهندهی نرمافزار هیجانزده بود.
The newbie asked a lot of questions to understand his task better.
آن شخص مبتدی سؤالات زیادی پرسید تا کارش را بهتر بفهمد.
The coach spent extra time with the newbie on the team to help him improve his skills.
این مربی زمان بیشتری را با شخص تازهوارد در تیم سپری کرد تا به او کمک کند تا مهارتهایش را بهبود دهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «newbie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/newbie