امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Odorless

    American: ˈoʊdərləs British: ˈəʊdələs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    بی‌بو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد odorless

    1. adjective without fragrance
      Synonyms: deodorant, deodorizing, flat, inodorous, odor-free, unaromatic, unfragrant, unperfumed, unscented, unsmelling
      Antonyms: aromatic, odorous, perfumed, scented, smelly

    ارجاع به لغت odorless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «odorless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/odorless

    لغات نزدیک odorless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel