آخرین به‌روزرسانی:

Oxford

ˈɑːksfərd ˈɒksfəd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

جغرافیا آکسفورد (یکی از شهرهای انگلستان و مرکز شهرستان آکسفوردشر در جنوب شرقی این کشور)

I visited Oxford last summer.

تابستان گذشته از آکسفورد دیدن کردم.

The city of Oxford is known for its prestigious university and rich history.

شهر آکسفورد به خاطر دانشگاه معتبر و تاریخ غنی خود مشهور است.

noun countable

انگلیسی آمریکایی آکسفورد (نوعی کفش مردانه‌ی نسبتاً رسمی معمولاً از جنس چرم که با بند بسته می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He wore a pair of Oxford shoes to the formal event.

او در این مراسم رسمی یک جفت کفش آکسفورد به پا داشت.

The store had a wide selection of Oxford shoes in different colors and styles.

در این فروشگاه طیف گسترده‌ای از کفش‌های آکسفورد در رنگ‌ها و سبک‌های مختلف عرضه می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Oxford

  1. noun A university in England
    Synonyms:
    Oxford University tie shoe low shoe walking shoe comfort shoe blucher wingtip brogue nurse's shoe

ارجاع به لغت Oxford

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Oxford» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oxford

لغات نزدیک Oxford

پیشنهاد بهبود معانی