از دست دادن فرصت، چشم پوشی کردن از فرصت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I couldn't pass up the opportunity to travel to Europe.
نمی توانستم از فرصت سفر به اروپا چشم پوشی کنم.
He passed up the opportunity for a promotion.
او فرصت ارتقاء را از دست داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pass up an opportunity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pass-up-an-opportunity