آخرین به‌روزرسانی:

Patriarchy

ˈpeɪtriɑːrki ˈpeɪtriɑːki

شکل جمع:

patriarchies

معنی

noun

پدرشاهی، پدر سالاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد patriarchy

  1. noun a form of social organization in which a male is the family head and title is traced through the male line
    Synonyms:
    patriarchate

سوال‌های رایج patriarchy

شکل جمع patriarchy چی میشه؟

شکل جمع patriarchy در زبان انگلیسی patriarchies است.

ارجاع به لغت patriarchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patriarchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patriarchy

لغات نزدیک patriarchy

پیشنهاد بهبود معانی