Persian Cat

    ˌpɜːrʒən ˈkæt ˌpɜːʒən ˈkæt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      persian cats

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    جانورشناسی گربه‌ی ایرانی، گربه‌ی پرشین (نژادی مشهور از گربه‌های خانگی که به‌خاطر موهای بلند، صورت گرد، چشمان بزرگ و طبیعت آرامش شناخته می‌شود) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The Persian cat's large, round eyes are truly captivating.
    - چشم‌های بزرگ و گرد گربه‌ی ایرانی واقعاً جذاب هستند.
    - A Persian cat requires regular grooming due to its long hair.
    - گربه‌ی پرشین به‌دلیل موی بلندش به مراقبت منظم نیاز دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Persian cat

    1. noun a long-haired breed known for its distinctive flat face, large round eyes, and a plush coat that requires regular grooming

    ارجاع به لغت Persian cat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Persian cat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persian-cat

    لغات نزدیک Persian cat

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه