امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Physicist

ˈfɪzɪsɪst ˈfɪzɪsɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    physicists

معنی

noun countable
فیزیکدان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد physicist

  1. noun
    Synonyms:
    biophysicist physical scientist astrophysicist nuclear physicist natural-philosopher aerophysicist geophysicist theoretical physicist plasma physicist physiochemist radiation physicist

ارجاع به لغت physicist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «physicist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/physicist

لغات نزدیک physicist

پیشنهاد بهبود معانی