فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pistol-whip

ˈpɪstlwɪp ˈpɪstlwɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    انگلیسی آمریکایی با تپانچه به بدن کسی زدن
    • - The plaintiff claims that the police pistol-whipped him.
    • - شاکی مدعی است که پلیس به با تپانچه به بدنش زده است.
    • - The detective pistol-whipped the suspect to get a confession out of him.
    • - مأمور آگاهی با تپانچه به بدن مظنون زد تا از او اعتراف بگیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pistol-whip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pistol-whip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pistol-whip

لغات نزدیک pistol-whip

پیشنهاد بهبود معانی