با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Plankton

ˈplæŋktən ˈplæŋktən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی پلانکتون (جانداران کوچک آبزی که نقش مهمی در تداوم حیات در کره‌ی زمین دارند)
    • - Plankton are microscopic organisms that form the basis of the marine food chain.
    • - پلانکتون اندامگانی میکروسکوپی است که اساس زنجیره‌ی غذایی دریایی را شکل می‌دهد.
    • - Planktons float in the ocean.
    • - پلانکتون‌ها در اقیانوس شناور هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت plankton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plankton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plankton

لغات نزدیک plankton

پیشنهاد بهبود معانی