آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Plasmid

معنی plasmid

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plasmid

  1. noun A small cellular inclusion consisting of a ring of DNA that is not in a chromosome but is capable of autonomous replication
    Synonyms:
    plasmid DNA

ارجاع به لغت plasmid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plasmid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plasmid

لغات نزدیک plasmid

پیشنهاد بهبود معانی