با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pompey

ˈpɑːmpi ˈpɑːmpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پامپی (سردار و دولتمرد رومی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pompey

  1. noun Roman general and statesman who quarrelled with Caesar and fled to Egypt where he was murdered (106-48 BC)
    Synonyms: Gnaeus Pompeius Magnus, Pompey the Great
  2. noun A port city in southern England on the English Channel; Britain's major naval base
    Synonyms: portsmouth

ارجاع به لغت pompey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pompey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pompey

لغات نزدیک pompey

پیشنهاد بهبود معانی