آخرین به‌روزرسانی:

Precook

ˌpriˈkʊk ˌpriˈkʊk

گذشته‌ی ساده:

precooked

شکل سوم:

precooked

سوم‌شخص مفرد:

precooks

وجه وصفی حال:

precooking

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

از پیش پختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

precooked food

خوراک پیش‌پخته (آماده)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت precook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «precook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precook

لغات نزدیک precook

پیشنهاد بهبود معانی