با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Presidium

prɪˈsɪdiəm / / -ˈzɪ- prɪˈsɪdiəm / / -ˈzɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از praesidium به‌ جای presidium استفاده کرد.

معنی

noun
(در شوروی) هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت، هیئت رئیسه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد presidium

  1. noun A permanent executive committee in socialist countries that has all the powers of some larger legislative body and that acts for it when it is not in session
    Synonyms: praesidium

ارجاع به لغت presidium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presidium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presidium

لغات نزدیک presidium

پیشنهاد بهبود معانی